اگر شبی از شبهای زمستان مسافری به امید گرمی نگاهت به تو پناه آورد تنهاش نذار ، شاید در گرمترین روزهای تابستان به خنکی لبخندش محتاج باشی !
قاصدک رسید ، خبری از تو نداشت ، پرپرش کردم تا درس عبرتی باشد برای قاصدک فردا !
دل من پشت سرت کاسه ی آبی شد و ریخت ، کی شود پیش قدمهای تو اسفند شوم !
دیگر نه دلم شوق تماشا دارد / نه پنجره ای به سمت فردا دارد / تنهایی دیگری برو پیدا کن / این غار برای یک نفر جا دارد .
بیخودی به خودت زحمت نده ! این بذرهای تنفر که در دلم می کاری هرگز جوانه نخواهد زد !
برای تا ابد ماندن باید رفت ، گاهی به قلب کسی ، گاهی از قلب کسی !
خطی کشید روی تمام سوال ها / تعریف ها معادله ها احتمال ها / خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد / با عشق ممکن است تمام محال ها .
فاصله را بگو به خود نبالد ، خاطره ی بودن با تو تمام فاصله ها را می شکند !
ای کاش که دست کم سرابم باشی / یا شاخه گل لای کتابم باشی / در این همه تاریکی مطلق بانو / خورشید که نه چراغ خوابم باشی .
قشنگی شب یه ستاره هاشه ، قشنگی عشق به دوامشه و قشنگی تو به مرامته !
شنیدی میگن : خیلی دور خیلی نزدیک ؟ اولی دستامونه ، دومی دلامون !
فراموش نمیشوی ، جای پای تو مانده بر تمام من !
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی ، دگر نفسی برای ماندن در کنار او باقی نخواهد ماند .
به چه تشبیه کنم نام تو را ، به بهار یا به آبی زلال دریا ، ساده تر می گویم تو تمامیت احساس منی .
عزیزتر از جانم ، من در چشم تو کتاب زندگیم را میخوانم و هر بار که مژه های تو بهم میخورد یک صفحه از زندگی را برای من ورق میزند .
اگر دست من بودی “ی” را اینقدر میکشیدم تا صاف بشه ! بشه “ا” ! اون وقت هیچ چیز “بی تو” نبود ، همه چیز “با تو” میشد !
اشک شیرین من از خنده دل انگیزترست / سر انگشت تو بر گونه ی من نوش ترست / تو به نرمی چو کشی دست بچشمان ترم / بوسم آن دست که از چشم ترم خوب ترست .
باران بیاید یا نیاید ، تو باشی یا نباشی ، خاطرت باشد یا نباشد ، من خیس از یاد توام !
تو نبودی دل به دل راهی نداشت / از خیال عشق آگاهی نداشت / تو نباشی تا قیامت بی کسم / در تمام زندگی دلواپسم .
نگاه انتظارم بی تو ابریست / خیال بیقرارم بی تو ابریست / قسم بر حرمت آیینه و گل / هوای روزگارم بی تو ابریست .
چقدر تلخ شده ای ، این روزها قندهایت را در دل چه کسی آب میکنی ؟
آنقدر باورت دارم که وقتی میگویی باران ، خیس میشوم !
به ستاره ها نگاه کن ، به چشمک زدنشون بخند اما بهشون دل نبند ، چون چشمک هاشون از روی عادته .
میدونی تو مثل چی هستی ؟ مثل یک تصادف وحشتناک که کشته و مرده زیاد داری !
امید به فردا را از کرم ابریشم بیاموزیم که تمام عمر قفس می بافد ، ولی به امید پریدن است .
هرگاه قادر به شمردن قطرات باران شدی ، آنگاه خواهی دانست چقدر دوستت دارم !
گرچه با درد فراق تو کنار آمد دلم / یک دمی بی یاد عشق و خاطراتت نیستم .
مرا در افق چشمانت جای بده ، نگذار در حسرت دوریت به فراموشی سپرده شوم .