loading...

سايت تفريحي|تظاهر|اس ام اس|فيلم|سريال|خنده

اتل متل يك مورچه، قدم ميزد تو كوچه، اومد يه كفش ولگرد،پاي اونو لگد كرد، مورچه يه پاشكسته، راه نميره نشسته، با برگي پاشو بسته، نميتونه كار كنه، دونه ها رو باركنه، تولونه انبار كنه، مورچه جونم تو ماهي،

آخرین ارسال های انجمن
حسین بازدید : 1505 جمعه 16 اردیبهشت 1390 نظرات (1)

اتل متل يك مورچه، قدم ميزد تو كوچه، اومد يه كفش ولگرد،پاي اونو لگد كرد، مورچه يه پاشكسته، راه نميره نشسته، با برگي پاشو بسته، نميتونه كار كنه، دونه ها رو باركنه، تولونه انبار كنه، مورچه جونم تو ماهي، عيب نداره سياهي، خوب بشه پات الهي

 

 

عاشقي جرم قشنگي است به انكارش مكوش!

 

 

یادمون باشه که هیچکس رو امیدوار نکنیم بعد یکدفعه رهاش کنیم چون خرد میشه میشکنه و آهسته میمیره . یادمون باشه که قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم تا کسی که به ما تکیه کرده سرش درد نگیره یادمون باشه قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم . یادمون باشه هیچوقت کسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم چون امکان داره زیاد نتونه طاقت بیاره . یادمون باشه اگه کسی دوستمون داشت بهش نگیم برو نمیخوام ببینمت چون زندگیش رو ازش میگیریم

 

 

فراموش کردن کسی که دوستش داری ، مثل به خاطر آوردن کسی یه که هرگز نمی شناسیش

 

 

بعضی وقت ها اینقدر حواست به خودته و در آرزوهای خودت غرقی که یادت میره یه نفر منتظرته تا . . . . . . . . از دستشویی بیای بیرون

 

 

عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه نداشتن كسي است كه الفباي دوست داشتن را برايت تكرار كند و تو از او رسم محبت بياموزي

 

 

عشق،عشق مي آفريند. عشق زندگي مي آفريند. زندگي رنج به همراه دارد. رنج دلشوره مي آفريند. دلشوره جرات مي بخشد. جرات اعتماد به همراه دارد. اعتماد اميد مي آفريند. اميد زندگي مي بخشد. زندگي عشق مي آفريند. عشق عشق مي آفريند.

 

 

اگه 1 روز نتونستی گناهه کسي رو ببخشی از بزرگيه گناهه اون نيست از کوچيکيه قلبه تو!

 

 

در اين حريم شبانه ستم گرفته در اين شب خوف و خاكستر كه غم گرفته رفيق فروزان روشن رهايي من ستاره‌ها را صدا بزن دلم گرفته

 

 

اگر در قلبتان عشق باشد٬ می توانيد هر روز معجزه کنيد...

 

 

زندگی آب راه‌ايی است به نام وفا... ميريزد به جويی به نام صفا... ميرود به رودی به نام عشق... ميرسد به دريايی به نام وداع...

 

 

غروب شد....خورشید رفت ....افتابگردان دنبال خورشید می گشت ... ناگهان ستاره ای چشمک زد .. افتابگردان سرش را پایین انداخت اری گلها هرگز خیانت نمی کنند

 

 

تا حالا از گرمای خورشید ناراحت شدی ؟!من هیچ وقت ناراحت نمیشم چون تو آتش عشق تو سوختم...

 

 

چشم های تو را دوست دارم ... نه به خاطر زیبائیشون ... بلکه به خاطر اینکه چشم های تو هستند...

 

 

آنکه می‌خواهد روزی پريدن آموزد، نخست می‌بايد ايستادن، راه رفتن، دويدن و بالارفتن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمی‌کنند

 

 

بهتر است غرورتان را به خاطر کسی که دوستش دارید از دست بدهید،تا اینکه او را به خاطر غرورتان از دست بدهید...

 

 

مهموني يه تو آسمون... خدا مي خواد قشنگ ترين فرشته رو انتخاب كنه ولي اون به اين جشن نمي رسه ... چون داره اين پيغامو مي خونه

 

 

آنكه هر روز هوس سوختن ما مي كرد

كاش امروز بود تماشا مي كرد!

 

 

گفتی ستاره موندنیست دیدی ستاره هم شکست؟!

عهدی میون ما نبود عهد نبسته هم گسست . . .

 

 

اگر بگریم گویند که عاشق است      اگر بخندمگویند که دیوانه است

پس می گریم و می خندم     که بگویند یک عاشق دیوانه است

 

 

اگر كسي را دوست ميداري تركش كن. اگر قسمت تو باشد باز ميگردد. اگر هم باز نگشت يعني به تو تعلق نداشت. پس همان بهتر كه رفت

 

 

دوست داشتن خيلي بهتر از عشق است. من هيچ گاه دوست داشتن خود را تا بالا ترين قله هاي عشق پايين  نمي اورم به چيزي كه گذشت غم نخور ، به آن چيزي كه پس از آن آمد لبخند بزن

 

چه بسيارند كساني كه به هنگام غروب ، از غصه ناپديد شدن آفتاب چنان مي گريند كه ريزش اشك ها مانع از ديدن ستارگان مي شود

 

 

روزي تو را محاکمه مي کنند

به حبس ابد محکوم ميشوي

جرمت مشخص نيست شواهد زيادي هم از جنايت وجود ندارد

فقط اثر انگشتت را روي قلبي يافته اند

 

 

ميگي گل رو دوست داري ولي ميچينيش... ميگي بارون رو دوست داري ولي با چتر ميري زيرش... ميگي پرنده رو دوست داري ولي تو قفس ميندازيش... چه جوري ميتونم نترسم وقتي ميگي دوستم داري؟؟؟

 

 

اگه یه روز سراغم رو گرفتی و ازم خبری نشد سری بهم بزن احتمالا بهت احتیاج دارم

 

 

هی اس ام اس برو پیش اونی که فکر میکنم. اگه کار داشت مزاحمش نشو. اگه خواب بود آروم ببوسشو برگرد. اگه تو رو خووند بهش بگو که دوسش دارم.!

 

 

وقتی كسی رادوست داری، گفتن آسان تراست، شنيدن آسان تراست، بازی كردن آسان تراست، كاركردن آسان تراست. ووقتی كه كسی تورا دوست دارد، خنديدن آسان تراست. واگر تنهای تنها باشی، به مرگ فكركردن ازهمه چيزآسان تراست پزشك اخمو شربت تلخ تجويز مي‌كند

 

 

پروانه براي آن كه نسوزد، شمع را فوت كرد

 

 

تاريكي چشم ديدن خودش را ندارد

 

 

همه از مرگ ميترسن من از رفيق نامرد

 

 

امروز اولين روز از فرصتهاي باقيمانده است. هيچ وقت براي يك تصميم خوب دير نيست.

 

 

فراموشم مکن هرگز / ولي گاهي به ياد آور / رفيقي را که مي داني / نخواهي رفت از يادش

 

 

کاش کسي تو دلمون پا نميذاشت... کاش اگه پا ميزاشت دلمون رو تنها نميذاشت... کاش اگه تنها ميذاشت رد پاش رو روي دلمون جا نميزاشت پلکهاي مرطوب مرا باور کن ، اين باران نيست که ميبارد ، صداي خسته ي من است که از چشمانم بيرون ميريزند

 

 

ديده از ديدار خوبان بر گرفتن مشکل است / هر که را اين نصيحت ميکند بي حوصلست

 

 

تو که آهسته میخوانی قنوت گریه هایت را

میان ربنای سبز دستانت دعایم کن

 

 

عشق را از ماهی بیاموز که چه بی پایان

آب را پر از بوسه های بی پاسخ می کند.

 

 

اگر مثل خون توی رگ هام بودی

برای دیدنت روزی هزار بار شاه رگم رو میزدم

 

 

تاریکی رو دوست دارم اگه تو کنارم باشی

تنهایی رو دوست دارم اگه تو کنارم باشی

مرگ رو دوست دارم اگه به یادم باشی

تو رو دوست دارم حتی اگه به یادم نباشی

 

 

میدونی اس ام اس خالی یعنی چی؟

یعنی به یادتم ولی حرفی واسه گفتن ندارم!

 

 

در مکتب ما رسم فراموشی نیست

در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست

مهر تو اگر به هستی ما افتاد

هرگز به سرم خیال خاموشی نیست

 

 

سه نفر تو قلب من جا دارن:

1-خدا 2-مادرم 3-پدرم

آخی تو نیستی؟........

.

.

.

 

.

 

.

 

.

 

.

تو ضربان قلب منی!!!

 

 

اگه یه روزی فرشته ها بخوان تو رو زودتر ببرن

بهشون میگم که از قدیم ؛

ماهی رو با تنگش میبرن!

 

 

سلام ؛ من پستچی هستم با پست سفارشی واستون یه بوس فرستادن

اگه ممکنه لپ تون رو جلو بیارین تحویل بگیرین

 

 

یه دوست خوب میگفت: آدما مثل کتابن تا وقتی تموم نشدن جذابن.پس سعی کن خودتو جلوی دیگران ورق نزنی تا زود تموم نشی.چون وقتی تموم بشی میرن سراغ یکی دیگه...!!

 

 

عاشق یک بار دنیا میاد اما سه بار میمیره: 1 – وقتی یارشو با کسی میبینه 2 – وقتی به فهمه اون دوستش نداره 3 – وقتی به فهمه هیچ وقت به اون نمیرسه.

 

 

من از این زندگانی دلگیر گشتم .... از این دنیای فانی سیر گشتم ...... جوان میبینم افراد کهنسال ...... خودم بر

عکس مردم پیر گشتم.

 

 

با خود عهد کردم که تو را دیدم بگویم از تو دلگیرم ...... ولی باز تو را دیدیم و گفتم بی تو میمیرم

 

 

به دلم گفتم که عشق را خلاصه کن گفت: آغاز کسی باش که پایان تو باشد

 

 

داشتم بهت فکر میکردم، یه قطره اشک از چشمم اومد، پرسیدم چرا اومدی؟ گفت آخه توی چشمات کسی هست که دیگه اونجا جای من نیست

 

 

 امروز قلبم درد میکرد. به نظرم یه کمی چاق شدی جات کوچیکه شیطون، مگه نه؟

 

 

وقتي كه عشق را قسمت كردند پرواز را به تو دادند و قفس را به من.از پشت ميله ها آسمان پيدا نيست تا رد پاي آبي ات را به نظاره بنشينم

 

 

میگویند یک دقیقه طول میکشد تا شخصه خاصی رو بیابی یک ساعت طول میکشد تا او را ستایش کنی یک روز طول میکشد تا دوستش بداری اما یک عمر تا فراموشش کنی

 

 

براي خريدن عشق هر کس هرچه داشت آورد، ‌ديوانه هيچ نداشت و گريست، ‌گمان کردند چون هيچ ندارد مي گريد، ‌اما هيچکس ندانست که قيمت عشق اشک است ...

 

 

خیلی تلخه که ببینی یه آهو اسیر پنجه های یه شیر شده، ولی تلختر اونه که ببینی یه شیر اسیر چشمای یه آهو شده.

 

 

دوست دارم شبی را با غمت سر کنم ..... دفتری از اشک چشمهایم تر کنم .... نام آن دفتر کنم دیوان عشق ..... عشق را عنوان آن دفتر کنم

 

 

شانه کمتر زن که ترسم تار مویت بشکند ..... تار موی توست اما ریشه ی جان من است

 

 

تو پری چهره چنانی که به هنگام وداع ..... حیفم آید که تو را من به خدا بسپارم

 

               

ديگه نه زنگ بزن، نه برام اس ام اس بفرست، هيچ كجا سراغمم نگير، اگه منو ديدي نزديكم نشو، از من فاصله بگير، دكتر گفته به گل حساسيت داري

 

  

هيچ کس اشکي براي ما نريخت. ... هر که با ما بود از ما مي گريخت ..... چند روزي هست حالم ديدنيست ..... حال من از اين و آن پرسيدنيست ...... گاه بر روي زمين زل مي زنم ...... گاه بر حافظ تفاءل مي زنم ...... حافظ ديوانه فالم را گرفت ..... يک غزل آمد که حالم را گرفت ...... ما زياران چشم ياري داشتيم ...... خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم

 

 

خوبه دیگه ، تو راحت تو خونه نشستی ولی من تو تعمیرگاه هستم ، میدونی چرا ؟

.

.

.

چون

.

.

.

خرابتم

 

 

امروز روز اختراع كبريته ، روزت مبارك آتيش پاره

 

 

عشق مثل يك واژه ي گرم و روان جاري مي شود درسطرخاموش زندگي نقطه پاياني مي

شودبرانتهاي خط

 

 

از دشمني تا دوستي يک لبخند از جدايي تا پيوند يک قدم . از توقف تا پيشرفت يک حرکت

از عداوت تا صميميت يک گذشت . از شکست تا پيروزي يک شهامت از عقب گرد تا جهش يک

جرات . از نفرت تا علاقه يک محبت از خست تا سخاوت يک همت . از صلح تا جنگ يک جرقه

از آزادي تا زندان يک غفلت

 

 

ماهي شده بود باورش, تور اگه بندازن سرش ,ميشه عروس ماهيا,شاه ماهي ميشه

همسرش,ماهيه باورش نبود ,تور اگه بندازن سرش ,نگاه گرم ماهيگير ميشه نگاه آخرش

 

 

عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری *دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم خنجری* من سخاوت

دیده ام دل را به هرکس می دهم *شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده ام

 

 

دستانم تشنه ی دستان توست شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم با تو می مانم بی آنکه

دغدغه های فردا داشته باشم زیرا می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت

 

 

مي دوني اگه خورشيد بميره چي مي شه . اونوقت زمين دورتومي گرده . ولي من نمي زارم

چون فقط من بايد دورت بگردم

 

 

اگر امروز خواستی و نتوانستی ، که معذوری ... ولی اگر روزی توانستی و نخواستی ،

منتظر روزی باش که بخواهی و نتوانی

 

 

اگه قرار بود لیلی و مجنون به هم ميرسيدن كه ديگه نه ليلي ليلي بود نه مجنون مجنون

عشق واسه رسيدن نيست . عشق حسرت رسيدنه

 

 

شیشه پنجره را باران شست... از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟! می پرد مرغ

نگاهم تا دور ... وای ،باران، باران... پر مرغان نگاهم را شست... سبزی چشم تو،

دریای خیال، پلک بگشا که به چشمان تو دریابم باز... مرغ سبز تمنایم را،

افسوس که قصه مادربزرگ درست بود همیشه یکی بود و یکی نبود

 

 

لاک پشت ها هم عاشق ميشن ولي تحمل درد عشق براشون راحته چون حداقل عشقشون آروم آروم

ترکشون ميکن

 

 

ميگن يه ماه تو آسمون يه فرشته رو زمين.عزيزم خسته نميشي دو شيفت كار مي كني

 

 

چه زيباست بخاطر تو زيستن و برای تو ماندن و به پاي تو سوختن و چه تلخ و غم انگيز

است دور از تو بودن برای تو گريستن و به عشق و دنيای تو نرسيدن ... ای كاش ميدانستی

بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه ناشكيباست ...

 

 

عشق با غرور زيباست ولي اگر عشق را به قيمت فرو ريختن ديوار غرور گدايي كني... آن

وقت است كه ديگر عشق نيست...

 

 

دستانم تشنه ی دستان توست شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم با تو می مانم بی آنکه

دغدغه های فردا داشته باشم زیرا می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت

گويند غروب جايي است که آسمان زمين را مي بوسد امشب برايت غروب ميکنم اسمان من

کجايي؟

 

 

خنده از لبهايم گريزد" اگر اشك از چشمهايم گريزد" اگر از گريه دريايي بسازم" اگر از

خنده رويايي بسازم" لحظه اي از ياد تو دور نخواهم ماند

 

 

نقاشي تو را مي کشم ولي به جاي رنگ قرمز به قلب فلزي ات ضد زنگ مي زنم ! تا از آسيب

اشک هايم در امان باشد!!!

 

 

اگه با دلت چيزي يا کسي رو دوست داري زياد جدي نگيرش، چون ارزشي نداره، چون کار دل

دوست داشتنه، مثل کار چشم که ديدنه، اما اگه يه روز با عقلت کسي رو دوست داشتي، اگه

عقلت عاشق شد، بدون که داري چيزي رو تجربه مي کني که اسمش عشق واقعي

 

 

فدایت ای گل زیبای هستی

نمی دانم کجا بی من نشستی

قشنگی های دنیایم تو هستی

یگانه گنج فردایم تو هستی

 

 

یکی محبت می کنه ، یکی ناز می کنه . اونی که ناز می کنه همیشه محبت می بینه ،

اما اونی که محبت می کنه همیشه تنهای تنهاست ...

 

 

به پايان فكر نكن ، انديشيدن به پايان هر چيز شيرينی حضورش را تلخ می كند ...

بگذار پايان تو را غافلگير كند درست مانند آغاز ...

 

 

موقعي که داري واسه بدست آوردن کسي ميدوي آروم بدو چون شايد يکي هم داره واسه بدست

آوردن تو ميدوه

 

 

زندگی دریاست و ما شیفته آنیم چه در موجهایش چه در گردابهایش

 

 

 وقتي تو پيروز ميشی من با غرور به همه ميگم :  اون دوست منه !

 اما وقتی ميبازی كنارت ميشينم و ميگم :  من دوست توام .

 

 

وقتی «قدرت عشق» بر «عشق به قدرت» غلبه کند، دنيا طعم صلح را می چشد .

 

 

سلام یه کاری دارم که می خام واسم انجام بدی اینجا هوا ابریه امشب ماه معلوم نیست

میشه امشب تو آسمون باشی آخه ماه تر از تو پیدا نکردم.

 

 

كاش ميشد بر جدايي خشم كرد      شاخه هاي نسترن را با تواضع پخش كرد

كاش ميشد خانه اي از مهر ساخت      مهرباني را در آن سرمشق كرد

 

 

غربت ان نيست كه تنهاباشي ،غرق درغصه ي غم ها باشي،غربت ان است كه چون قطره اب،

تشنه ديدن دريا باشي

 

 

سکوت صدای رسای آفرینش است.گوش بسپار به نغمه دل انگیز شکو فایی یک عشق در لابلای

بوته های سبز و تازه زندگی ...نگاه کن ! جوانه در سکوت می روید و گل در سکوت می

شکفد و تو نیز اینگونه! در غوغای غربت و تنهایی ام با شکوه روییدی...به خانه کوچک

قلبم٬ مهربان٬خوش آمدی

 

 

اگر سنگم زنی سنگت ببوسم٬ اگر زهرم دهی زهرت بنوشم٬ اگر غسلم دهی با آب کافور کفن

پاره کنم رویت ببوسم......

 

 

ای کاش هیچ وقت عشقی متولد نمی شد که احساسی بمیرد........

 

 

شماره کفش تو بگو تا رو پیشونیم بنویسم تا همه بفهمن خاک زیر پاتم

 

 

اگر کسي را دوست داشته باشي ،نمي توني توي چشم هاي اون زل بزني... نمي توني دوريش

را تحمل کني... نمي توني بهش بگي که چقدر دوستش داري... نمي توني بهش بگي چقدر بهش

نياز داري ... واسه همينه که عاشق ها ديوونه ميشن

 

 

مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی ، کمی از یادها رفته... خدا هم ترک ما

کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟! نمی دانم مرا آیا گناهی هست..؟ که شاید هم به جرم آن

، غریبی و جدایی هست..؟؟؟

  

 

یکی بود یکی نبود... زیر این سقف کبود... یه غریبه آشنا! دل و جونمو ربود... این

جوری نیگام نکن !!! گل یاس مهربون... اون غریبه خودتی همیشه پیشم بمون

 

 

يادش به خير روزايي كه گل ياست بودم...يادش به خير قديما هوشو هواست بودم...حالا

ازم رنجيدي گفتي از من بريدي...ديگه تو قهري با من... جوابمو نميدي؟؟؟ عاشقت هستم

اگر چه هدفي بيهوده ست دوستت دارم اگر چه سخنه تکراري است

 

 

بيا داغ دلم را بيشتر كن

كبوتر بچه اي بي بال وپر كن

دلم را با نگاه خود بسوزان

ولي آتش نشاني را خبر كن

 

آخر گذشت آن زمان کهنه ي ديدار رفت آن ثانيه هاي پر هياهو شکست آن لحظه هاي زيبا و تو ، چه ساده گذشتي از اين همه احساس

 

 

نمي دانم تو مي خواني ز چشمم حرفهايم را نمي دانم تو مي بيني نگاه بي صدايم را كه مي گويد بدون مهربانيهاي بي حدت... بدون عشق تو، هيچم...

 

 

مهربانم، ازين پس هرشب سراغت را از ماه مي گيرم و هر روز به خورشيد مي سپارمت تا مبادا به سايه غم گرفتار شوي

 

 

من پذيرفتم که عشق افسانه است ... اين دل درد آشنا ديوانه است مي روم شايد فراموشت کنم ... با فراموشي هم آغوشت کنم مي روم از رفتن من شاد باش ... از عذاب ديدنم آزادباش گر چه تو تنها تر از ما مي روي ... آرزو دارم ولي عاشق شوي آرزو دارم بفهمي درد را ... تلخي بر خوردهاي سرد را

 

 

سهراب : گفتي چشمها را بايد شست ! شستم ولي..... گفتي جور ديگر بايد ديد! ديدم ولي..... گفتي زبر باران بايد رفت رفتم ولي او نه چشم هاي خيس و شسته ام را نه نگاه ديگرم را هيچکدام را نديد فقط در زير باران با طعنه اي خنديد و گفت : ديوانه ي باران نديده

 

 

هر وقت کسي دلتو شکست اونو ببخش چون حتما کسي پيدا ميشه که دل اونو هم بشکنه

 

 

من نه عاشق بودم نه محتاج نگاهي كه بلغزد بر من ... من خودم بودم و يك حس غريب كه به صد عشق و هوس مِِي ارزد

 

 

عشق مثل يک ساعت شني مي ماند همزمان که قلب را پر مي كند مغز را خالي مي کند

 

 

هنر شمشير اينه كه يكي رو دو تا مي كنه،بنازم هنر عشقو كه دو تا رو يکي مي کنه

 

 

اگه باهات نيستم برات که هستم/اگه چشمات نيستم نگات که هستم/اگه حرفات نيستم صدات که هستم/اگه خودت نيستم فدات که هستم

 

 

زمان! به من آموخت که دست دادن معني رفاقت نيست.... بوسيدن قول ماندن نيست..... و عشق ورزيدن ضمانت تنها نشدن نيست ..... هيچ وقت دل به کسي نبند چون اين دنيا اين قدر کوچيکه که توش دو تا دل کنار هم جا نميشه ... اگر هم دل بستي هيچ وقت ازش جدا نشو چون اين دنيا اين قدر بزرگه که ديگه پيداش نمي کني .... هر وقت احساس کردي در اوج قدرتي به حباب فکر کن.... بهتره اهالي رويامونو بدون توقعي ، جواب كنيم نبايد حتي رو بهترين كسا توي بدترين جاها ، حساب كني

 

 

هر يک از ما فرشته هايي هستيم که تنها يک بال داريم فقط هنگامي قادر به پروازيم که به يکديگر بپيونديم

 

 

با تو آسان ميشد از دست سياهي ها گريخت... رو به سوي ظلمت شبهاي بيفردا گريخت.... بي تو اي آزادي اي والا کلام.... گر نباشي در ميان بايد که از دنيا گريخت...

 

 

 شايد بالهايم را نو کنم ، براي اين پرواز. يا شايد بالهاي نو درآورم براي به اوج رسيدن.مهم نيست پرستو شدن يا عقاب. مهم پروازاست ، به سوي آسمان"

 

 

دلم دل نيست دريا نيست مردابي است كه موجي هم سراغش را نميگيرد... نه ميل زيستن دارد نه ميميرد

 

 

با هم کنار برکه نشسته بوديم پرسيد: براي چه زنده ماندي و زندگي ميکني؟ !!!در حاليکه که از ته دل فرياد ميزدم فقط براي تو، گفتم: براي هيچ پرسيدم تو براي چه زنده ماندي و زندگي ميکني؟ پاسخ داد: براي کسي که براي هيچ زنده مانده و زندگي ميکند

 

 

گويند نيش دوست از نيش عقرب بدتر است پس بزن عقرب که دردش کمتر است

 

 

بلندترين ارتفاع ! که باعث مرگ من ميشه

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

افتادن از چشم توست .

 

 

يک قطعه قلب 3 در 4 . يک فتوکپي از صفا و صميميت .. و يک فيش عشق و علاقه لازم داري تا تمام قلبم رو به نامت بزنم ...

 

 

ديروز به ديدنم آمده بودي با يک دسته

گل سرخ نگاهي مهربان ؛ همان نگاهي که

سالها آرزويش را داشتم و تو از من دريغ

ميکردي ، گريه کردي و گفتي دلم برايت تنگ

شده است و من فقط نگاهت کردم وقتي

رفتي اشکهايت سنگ قبرم را خيس کرده بود

 

 

گفته بودي که چرا محو تماشاي مني ؟ آنچنان مات که حتي مژه بر هم نزني ؟ مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدني ...

 

 

با خوبي ها و بدي ها، هرآنچه که بود؛ برگي ديگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ ديگري از درخت زمان بر زمين افتاد، سالي ديگر گذشت روزهايت بهاري و بهارت جاودانه باد(سال نو پيشاپيش مبارک)

 

 

جيرجيرک به خرس گفت:دوستت دارم اما خرس گفت الان وقت خوابمه.خرس به خواب زمستوني رفت و نميدونست عمر جيرجيرک 3 روزه

 

 

هر وقت گلي رو بو کردي هرگز اون رو نگاهش نکن چون اگه نگاهتو به خاطر بسپاره شوق دوباره ديدنت اون رو پرپر مي کنه

 

 

ميدانم پس از مرگم چه خواهد شد نمي خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولي بسيار مشتاقم که از خاک گلويم سوتکي سازد گلويم سوتکي باشد بدست کودکي گستاخ و بازيگوش و او يکريز و پي در پي دم خويش را بر گلويم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدين سان بشکند

 

 

پيداست هنوز شقايق نشدي ... زنداني زندان دقايق نشدي ... وقتي که مرا از دل خود مي راني ... يعني که تو هيچ وقت عاشق نشدي ... زرد است که لبريز حقايق شده است ...تلخ است که با درد موافق شده است ... شاعر نشدي وگر نه مي فهميدي ... پاييز بهاريست که عاشق شده است

 

 

روز اول گل سرخي برام اوردي گفتي براي هميشه دوستت دارم روز دوم گل زردي برايم اوردي گفتي دوستت ندارم روز سوم گل سفيدي برايم اوردي و سر قبرم گذاشتي و گفتي منو ببخش فقط يه شوخي بود

 

 

افسوس مي خورم ....چرا؟چرا با رفتن تو..............بهار مي ايد ؟...امدي در سرماي زمستان... به سردي زمستان بودي..... به غم انگيزي شبهاي تنهايي..... به خشکي برف ...مي روي..... بهار مي ايد ...به نظر معامله خوبي است....اميد ان دارم بهار گلي بر چهره ات بنشاند ...چه اميد مبهمي...گردش روزگار خطا ندارد ....زمستان هيچ گاه بهار را نمي بيند...

 

 

فقط کسي معني دل تنگي را درک مي کند که طعم وابستگي را چشيده باشد پس هيچوقت به کسي وابسته نشو که سر انجام آن وابستگي دلتنگيست

 

 

به شما گفته اند زندگي تاريکي ست و شما از فرط خستگي آنچه را خستگان مي گويند تکرار مي کنيد.و من به شما مي گويم که زندگي به راستي تاريکي ست مگر آنکه شوقي باشدو شوق هميشه کور است مگر آن که دانشي باشدو دانش هميشه بيهوده ست مگر آن که کاري باشدو کار هميشه تهي ست مگر آن که مهري باشدو هر گاه که با مهر کار مي کنيد خود را به خويشتن خويش مي بنديد و به يکديگر و به خداوند خود

 

 

عشق يعني عاشق شيدا شدن عشق يعني گم شدن پيدا شدن عشق يعني لاله ي پرپر شدن عشق يعني در رهش بي سر شدن عشق يعني دائما در اضطراب عشق يعني تشنگي در شط آب عشق يعني هفت وادي بي کسي عشق يعني روز و شب دلواپسي

 

 

اتل متل جدايي ... عروسکم کجايي ؟ // گاو حسن پريشون ... يه دل داره پر از خون // عشقم که رفت هندستون ... خونه ام شده قبرستون // يه عشق ديگه بردار ... يه دنيا غصه بردار // اسمشو بذار بچگي ... تا آخر زندگي // هاچين و واچين تموم شد ... عمر منم حروم شد

 

 

يادته بهت گفتم كه خشت ديوار دلتم اما تو منو شكستي ولي خيالي نيست چون حالا خاك زير پاتم

 

 

 آبي تر از آنيم كه بيرنگ بميريم/ از شيشه نبوديم كه با سنگ بميريم/تقصير كسي نيست كه اينگونه غريبيم/شايد كه خدا خواست كه دلتنگ بميريم..

 

 

نگه داشتن عشق مثل نگه داشتن آب تو دسته فکر مي کني تو دستته اما وقتي دستتو باز مي کني مي بيني هيچي ازش نمونده جز خيسي خاطرات

 

 

آدما نميتونن تغيير نكنن ، رابطه ها نميتونن عوض نشن ، دنيا نميتونه ثابت بمونه ، ولي يه دوست ميتونه تا ابد يه دوست باشه . . .

 

 

نشد يك لحظه از يادت جدا دل زهي دل ، آفرين دل ، مرحبا دل ز دستش يك دم آسايش ندارم نمي دانم چه بايد كرد با دل ؟ هزاران بار منعش كردم از عشق مگر برگشت از راه خطا دل؟ به چشمانت مرا دل مبتلا كرد فلاكت دل ،‌ مصيبت دل ،‌بلا دل از اين دل داد من بستان خدايا ز دستش تا به كي گويم خدا ، دل

 

 

پسر نگاهي به دختر کرد و گفت حالا که کنار ساحل هستيم بيا يه آرزوي قشنگ بکنيم دختر با بي ميلي قبول کرد پسر چشماشو بست و گفت کاشکي تا آخر دنيا عاشق هم بمونيم ... بعد به دختر گفت حالا تو آرزوتو بگو دختر چشماشو بست و خيلي بي تفاوت گفت کاشکي همين الان دنيا تموم بشه ... وقتي چشماشو باز کرد پسر رو نديد فقط چند تا حباب رو آب ديد

 

 

موقعي که داري واسه بدست آوردن کسي ميدوي آروم بدو چون شايد يکي هم داره واسه بدست آوردن تو ميدوه

 

 

زندگي زيباست زشتي‌هاي آن تقصير ماست، در مسيرش هرچه نازيباست آن تدبير ماست! زندگي آب رواني است روان مي‌گذرد... آنچه تقدير من و توست همان مي‌گذرد

 

 

يادته بهت گفتم كه خشت ديوار دلتم، تو هم منو شكستي ولي اشكالي نداره، حالا خاك زير پاتم

 

 

من غروب عشق خود را در نگاهت ديده ام....من بناي ارزو ها را زهم پاشيده ام.... آنچه بايد من بفهمم اين زمان فهميده ام.... در دلخود من به عشق پوچ توخنديده ام

 

 

چه کردي با خودت زيباشدي يار درون خفته راکردي توبيدار گرفتي دست من بردي به گلشن نمودي نرگس گيلاس طرّار

 

 

عشق با روح شقايق زيباست عشق با حسرت عاشق زيباست عشق با نبض دقايق زيباست عشق با حسرت ديدار تو بودن زيباست

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط negash.ir در تاریخ 1392/12/24 و 23:59 دقیقه ارسال شده است

سلام دوست گرامی
از قالب های حرفه ای رایگان و پولی ما دیدن فرمایید


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
برترین مطالب روز را برای شما عزیزان در وبلاگ جمع آوری کردیم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • مدارک اجاره خودرو
  • بزرگترین سایت تفریحی در ایران شادیا
  • سايت آموزشي تفريحي
  • بهتـــــرین ها♥___o
  • دانلود فيلم و سريال و موزيک ويدئو با لينک مستقيم
  • ❤❤❤ کره پیکس ❤❤❤
  • مجله اینترنتی هایپرسان
  • عکسها و مطالب داغ روز
  • ایــــران کیدذ | سایت تفریحی سرگرمی
  • █▓▒░سایت تفریحی ترول تی ░▒▓█
  • در هم بر هم
  • دانلود
  • ♥♥♥ مستر پاتوق ♥♥♥
  • دنیای تفریح و سرگرمی
  • بروزترین پایگاه تفریحی سرگرمی
  • میناب میکرو
  • ♥♦♣دانلود والپیپر♥♦♣
  • وبلاگ آموزشی اول ابتدایی
  • ارتش مخفی
  • مرکز پژوهش ونشر فرهنگ اسلامی
  • آبادانجلس
  • بیداری اندیشه
  • سایت تفریحی فانی فاز
  • شاپرک
  • تقدیر یا ؟؟!!!
  • آخرین اخبار استخدامی
  • سایت تفریحی و سرگرمی دریا فان
  • بهترین و جالب ترین مطالب
  • ساسان اس ام اس
  • طراحی سایت
  • مجله ی اینترنتی پیچک
  • سایت تفریحی البرز پاتوق
  • بزرگترین وبلاگ تفریحی
  • لپ تاپ و شارژ رایگان
  • سایت تفریحی البرز پاتوق
  • افزایش رایگان بازدید و پیج رنک سایت
  • خوش امدید
  • lililililillترفندستانlililililil
  • بزرگترین سایت دانلود بازي و برنامه هاي اندرويد
  • پروانه عشق
  • وب سرگرمی تفریحی nimrooz
  • اس ام اس های روز
  • عكس
  • بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا
  • دانلود سریال جدید
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    بهترین خواننده پاپ؟
    کدهای اختصاصی